به گزارش مجله خبری نگار، در ذخایر بسیار قدرتمند زبان فارسی مانند شاهنامه، مثنوی مولوی و بوستان و گلستان انواع و اقسام مقولههای دینی وجود دارد که باعث شده زبان فارسی، آمیختهای از شعر و ادب همراه با مولفههای اسلامی باشد
۲۷ شهریور در تقویم رسمی کشور روز شعر و ادب فارسی نامگذاری شده است. حضرت آیت ا... خامنهای همواره بر حفظ و پاسداری از زبان و ادبیات فارسی تأکید کردهاند. رسانه KHAMENEI.IR به همین مناسبت به گفتگو با آقای دکتر محمدحسن مقیسه، نویسنده کتاب «امین زبان و ادب پارسی» پرداخته است که بخشهایی از آن در پی میآید. این کتاب که از سوی انتشارات انقلاب اسلامی چاپ شده، نگاهی به راهکارهای علمی و عملی حضرت آیتا... خامنهای درباره پویش و گسترش زبان و ادبیات فارسی داشته است.
کتاب «امین زبان و ادب پارسی» اثری است که به صورت مستقل به تشریح دیدگاههای رهبر معظم انقلاب در حوزه زبان و ادبیات فارسی میپردازد. چه ضرورتی باعث شد که این اثر را تألیف کنید؟
از شما خیلی سپاس گزارم که اهمیت موضوع زبان و ادبیات فارسی را دریافتید و به آن توجه کردید. زمانی که من به فکرم رسید کتابی مستقل درباره مجموع نظرهای رهبر انقلاب درباره زبان فارسی منتشر کنم، دیدم که از ایشان در موضوعهای مختلف فقهی، سیاسی، بینالمللی، اجتماعی، اقتصادی، حتی مسائل مربوط به داخل کشور، زنان، ارتش و سپاه، مواضع بسیاری منتشر کرده و به صورت کتابهای موضوعی بیرون آوردهاند، اما درباره زبان و ادبیات فارسی از نگاه ایشان کتاب مستقلی منتشر نشده است؛ در حالی که اگر بخواهیم انصاف به خرج بدهیم، سابقه مطالعه رهبر معظم انقلاب در همه موضوعهایی که برمیگردد به زبان و ادبیات فارسی، بیش و پیش از موضوعهای دیگر است.
یکی از مؤلفههای ذهنی که رهبر معظم انقلاب از سن ۱۶ تا ۱۷ سالگی به آن مشغول بودند و عاشقانه به آن روی آوردهاند، موضوع ادبیات است. ایشان در آن مقطع سنی و در زمانی که در حوزههای علمی فقاهتی شیعیان درس میخواندند، در حالی که در آن حوزهها به هیچ روی سنت بر این نبود که آقایان روحانی به ادبیات روی بیاورند، معظمله بنا به علایق و ذوق شخصی به ادبیات روی آوردند.
از همان زمان دیوان شاعران بزرگ مانند حافظ، سعدی و مولوی را میخواندند. بعدها گرایش پیدا میکنند به خوانش داستان و رمان. رمانهای بسیار بزرگی را که الان در تراز جهانی میدرخشند، در همان سنین نوجوانی خواندهاند. بعد روی میآورند به شعرگویی که حتی در کتابی که آقای هدایت ا... بهبودی نوشته به نام «شرح اسم»، آن جا مطرح میکنند که قبل از انقلاب در انجمنی در اصفهان شرکت میکنند و در آن جا یکی از غزلهای خودشان را میخوانند و این روند ادامه داشته تا اکنون. این کاملاً برخلاف رویه سنتی حوزههای علمیه و روش روحانیهای دیگر بوده که فقط به دروس سنتی خودشان میپرداختند؛ بنابراین اگر بخواهیم به گذشته و سابقه رهبر معظم انقلاب از لحاظ گرایش و ذوق ادبی نگاه کنیم، پرداختن ایشان به موضوع ادبیات، داستان، شعر و مقولههایی از این دست، سابقهای به مراتب بیشتر از موضوعهای دیگری دارد که ایشان در روند مبارزه با آنها روبه رو شده یا بعد از انقلاب به آنها پرداختهاند.
وقتی که من میدیدم یک چنین موضوعی هست و به این پرداخته نشده، جای این کتاب را خالی میدیدم؛ بنابراین آمدم و از بین همه موضوعهای مرتبط با مقوله ادبیات، موضوعی را انتخاب کردم که فصل مشترکی باشد بین ما و بسیاری از کشورهای دیگر؛ همچنین این مسئله زیربنایی باشد برای دیگر موضوعهای ادبی. وقتی که ما از شعر صحبت میکنیم، از داستان صحبت میکنیم، از رمان صحبت میکنیم، از طنز صحبت میکنیم، زیرساخت همه اینها زبان است و زبان هم در بستر خودش مؤلفههای بسیار زیادی را دارد؛ از واژه، از ترکیب، از ضربالمثل و از اصطلاح. جدای از این که زبان فارسی زبانی است که یک قدمت تاریخی طولانی دارد؛ زبان فارسی، زبانی است که تمدنساز است؛ بنابراین از مقولههای بسیار زیادی که رهبر معظم انقلاب در حیطه ادبیات با آنها سر و کار داشتند و دارند، فقط به موضوع زبان فارسی پرداختم و در طی این شش سالی که این کتاب منتشر شد، این موضوع را پروراندهام و به نظرم رسید که یکی از موضوعهای اساسی جا مانده بود.
یکی از ویژگیهای مهم شخصیت رهبر معظم انقلاب، نگاه فرهنگی ایشان است. در این نگاه شناخت و دغدغه در حوزه زبان بسیار پررنگ است. دلیل این اهمیت و توجه از سوی ایشان چیست؟
زبان در هر کشوری، یکی از ستونهای فرهنگ و هویت آن کشور است. در کنار زبان، توجه به دین، توجه به فرهنگ، توجه به آداب و سنن و توجه به تاریخ برای هر کشوری مهم است، اما آن مقولهای که میتواند بگوید دین شما در چه سطحی است، شما از چه فرهنگ، هنر و ادبی برخوردارید، یا هنرها، آیینها و سنن شما را به کشورهای دیگر معرفی کند، آن، زبان کشور است. اگر زبان آن کشور زبانی قوی باشد و شاعران قوی و آثار تراز اول داشته باشد و در طول تاریخ این آثار و آن مفاخر، پایداری خود را حفظ کرده باشند و در تلاطمهای زبانی دچار فرسایشهای نو به نو نشده باشند، میتوان گفت آن زبان، یک زبان اصیل است. همه این ویژگیهایی را که گفتم، زبان فارسی دارد.
جدای از این که زبان، ظرف فرهنگی هر جامعه است. شما وقتی که زبانتان قوی باشد و این زبان قوی را به کشور دیگری صادر کنید، درواقع فرهنگ خودتان و آداب و تمدن خودتان را صادر کردهاید. زبان فارسی در طول تاریخ همین وظیفه را انجام داده است. وقتی که اسلام وارد کشور ما شد، ایرانیها اسلام را پذیرفتند، اما زبان آن اسلام را نپذیرفتند؛ یعنی ما مسلمان شدیم، ولی عربزبان نشدیم. این به چه دلیل بود؟ به این دلیل بود که هم ایرانیها و هم نخبگان ما در آن زمان، به این نتیجه رسیده بودند که زبان فارسی قوی است و قابلیت گسترش و توسعه دارد و قابلیت این را دارد که همان کاری که قرار است زبان عربی بکند، این زبان انجام بدهد؛ بنابراین اسلام از غرب و به زبان عربی وارد ایران شد، اما همین اسلام وقتی که میخواست از دروازههای شرقی کشور ما بیرون برود، با زبان فارسی بیرون رفت. یعنی الان بسیاری از کشورهایی که در شرق کشور ما هستند، از هند، پاکستان، سریلانکا، بنگلادش، اندونزی، مالزی تا استان سین کیانگ چین، اینها اسلام را با زبان فارسی یاد گرفتند و بسیاری از آثار و معارف اسلامی با زبان فارسی به این کشورها رفت. البته ایرانیها هم به بسیاری از این کشورها مهاجرت کردند، از جمله به منطقه شبه قاره هند، که باعث شد اسلام به زبان فارسی به این کشورها صادر شود.
همین الان هم بسیاری از آثار اسلامی و کتابهایی که نوشته شده و در منطقه شرق آسیاست، به زبان فارسی است. از طرفی، ما میبینیم در دنیای معاصر، کشورهای بزرگ و صنعتی و پیشرفته، در کنار توجه به مقولههای اقتصادی و فناوری و به روز بودن، به زبان خودشان هم اهمیت میدهند. الان آلمان مؤسسهای تأسیس کرده به نام گوته، اسپانیا مؤسسهای تأسیس کرده به نام سروانتس و چین مؤسسهای تأسیس کرده به نام کنفسیوس. این مؤسسهها وظیفهشان چیست؟ این مؤسسهها وظیفهشان این است که در خارج از کشورهای خودشان، زبان کشورشان را آموزش و گسترش بدهند. یکی از کارهایی که چینیها انجام دادند و حتی آمریکاییها را به وحشت انداختند، این بود که بنیاد کنفسیوس، تقریباً در تمامی ایالتهای آمریکا مؤسسه تأسیس کرد تا زبان چینی را تبلیغ کند، آموزش و گسترش بدهد و به آمریکاییها زبان چینی را بیاموزد.
حتی در سال ۲۰۱۱ «جوزف نای» که از اندیشمندان آمریکایی است، احساس خطر کرد و بعد این موضوع جزو پروندههای کاری پلیس داخلی آمریکا قرار گرفت. یعنی پلیسی که باید در سطح شهر بگردد معتاد و جاسوس و دزد پیدا کند، کارش این شد که دنبال یک کار فرهنگی برود و از گسترش مؤسسههای زبان چینی در کشور خودش جلوگیری کند! این نشان میدهد که زبان چقدر مهم است؛ بنابراین دغدغه رهبر معظم انقلاب بجاست. ایشان هم به گسترش زبان و ادبیات فارسی در داخل حساس هستند و هم در خارج از کشور، زیرا زبان فارسی یک زبان قوی، غنی و تمدن ساز است.
یکی از موضوعات مهم در نگاه رهبر انقلاب، ترکیب دو نگاه دینی و اسلامی از یک سو و نگاه ملی از سوی دیگر است. این نگاه درست در مقابل نگاهی قرار میگیرد که حفظ زبان فارسی را مستلزم رها کردن فرهنگ اسلامی میداند.
بله. رهبر معظم انقلاب معتقدند که به طور کلی کشور عزیز ما بر دو ستون اصلی بنا شده: ۱- دین مبین اسلام ۲- زبان فارسی؛ و اینها در طول تاریخ هیچ گاه در مباینت با هم نبودند، بلکه به طور موازی در کنار هم و حتی کمککار هم بودند. شما اگر به ادبیات فارسی توجه کنید به عنوان یکی از ذخایر بسیار قدرتمند برای زبان فارسی، به آثار بزرگی بر میخوریم مثل شاهنامه، مثنوی مولوی، بوستان و گلستان.
در همه اینها انواع و اقسام مؤلفههای دینی و مقولههای اسلامی، انواع و اقسام حدیثها، آیههای قرآن یا ترجمهشان به صورت کنایه یا مستقیم یا غیرمستقیم، تضمین، تمثیل و ... وجود دارد. این مؤلفههای دینی در آثار شاعران و نویسندگان ما باعث شده زبان فارسی ما آمیختهای باشد از شعر و ادب همراه با مؤلفههای اسلامی. من همیشه گفتهام که اگر مؤلفههای اسلامی و دینی را از زبان و ادبیات فارسی بیرون بکشید، محتوای این زبان بسیار نحیف و کم بهره خواهد شد. نمونه بسیار خوبش هم مثنوی است. مثنوی بسیار با قرآن آمیخته است. بسیاری از داستانهای پیامبران که در قرآن آمده، در مثنوی بازاندیشی و بازروایی شده است.
البته همین مقوله داستانهای پیامبران و مؤلفههای دیگر، در آثار شاعران دیگر ما هم هست؛ از ناصر خسرو بگیرید تا سنایی، عطار، جامی و حتی در اشعار و آثار نویسندگان معاصر. بنابراین، هیچگاه دین مبین اسلام با زبان فارسی در تعارض نبوده است. نکته دیگری که رهبر انقلاب به آن توجه کرده و بنده هم در این کتاب آوردهام این است که رهبری میفرمایند زبان فارسی، زبان اسلام انقلابی است. یعنی اگر ما قرار باشد موضوعهای انقلاب اسلامی را در جهان تبلیغ و صادر کنیم، آن زبانی که میتواند زبان اسلام انقلابی باشد، زبان فارسی است، نه زبان عربی.
ایشان روی این موضوع تأکید زیادی کردهاند. این به دلیل غنی بودن و پرمحتوا بودن زبان فارسی است. البته زبان فارسی همین وظیفه را در گذشته تاریخی خود انجام و نشان داده که این رسالت را به خوبی میتواند ادا کند. وقتی که اسلام وارد ایران شد، همین زبان فارسی، مؤلفههای اسلامی را گرفت در قالب شعر، در قالب نثر و در قالب داستان، به کشورهای شرق و کشورهای دیگر رساند، بدون این که کوچکترین ضعفی داشته باشد؛ بنابراین هیچ مباینتی بین اسلام و زبان فارسی وجود نداشته است و اینها در طول تاریخ در کنار هم بودهاند.